چند لحظه سخن با کاربران (1)

به نام خدا

دوستان سلام

امیدوارم که سالم و سلامت باشین و حالتون هم خوب باشه

اگر از دسته افرادی هستین که به زرگیم اهمیت میدین این تاپیک رو تا آخر مطالعه کنین

و اگر اینطور نیستین همین الان زرگیم رو ترک کنین

دوستان همونطور که میدونین من بازه های زمانی یک ساله، دو ساله و کمتر و بیشتر غیبت داشتم که دلیلشون هم مسائل زندگی شخصی خودم بوده که باعث میشده از فضای مجازی دوری کنم، و این به معنای این بوده که جایگاه خودم رو به عنوان یکی از مدیران اصلی به موسس سایت یعنی دوست قدیمی عزیز و همراه همیشگیم "حسن" تحویل بدم تا با انتخاب خودش یک نفر رو جایگزین کنه؛ که این موضوع فقط برای یک بار نبوده و چند باری اتفاق افتاده!

قطعا شما متوجه این موضوع شدید که من به نظم زرگیم خیلی اهمیت میدم و سخت گیرانه مدیریت میکنم، این موضوعی هست که در زندگی شخصی من هم صدق میکنه و شدیدا شخص منظمی هستم!

من در تمام دوران های مدیریتم در زرگیم، وبسایت و انجمن رو در بهترین شرایط نگهداری میکردم از هر نظر؛ در اوج میرفتم و زمانی که بر میگشتم تنها با هرج و مرج مواجه میشدم!

حتما میپرسید چرا؟ در جواب باید بگم چون افرادی که به مدیریت انتخاب میشدن علاوه بر نداشتن اطلاعات عمومی، تخصصی و فوق تخصصی سن پایینی هم داشتن، شاید براتون سوال باشه که چرا من روی سن افراد حساس هستم؟! بهتون توضیح خلاصه ای میدم، توجه کنید دوستان عزیز مسیری که تمام ما در اون هستیم (زندگی) اصلا ساده نیست، پیچیدگی ها و سردی و گرمی های خودش رو داره و تا زمانی که به عنوان یک فرد مستقل و تنها قدم برندارید، زمین نخورید، زخمی نشید و... پخته نخواهید شد، و هر چقدر هم که پخته شید باز هم خام هستید!

ما با حوصله وقت گذاشتیم و انجمن رو بخش بندی و تالار بندی کردیم، بعد من بعد از غیبت برمیگردم و تاپیک های کارت عروسی (!) آموزش رقص زامبیا (!) و غیره و غیره ی بی ربط رو میبینم توی تالارهای 3Ds Max که باعث شد دود از گوش های من بیرون بزنه!

نکته جالب هم اینجاست که آقایی (به ظاهر!) که مدیریت رو به عهده داشت اونقدر بی مسئولیت بود که کاربران این تاپیک ها رو در بخش های غیر مربوط ایجاد میکردند؛ اما این موضوعی نیست که نشون میده فرد چقدر بی مسئولیت و بی لیاقته، موضوع اصلی اینه که خود این آقای (!) مدیر هم انواعی از تاپیک های بی ربط رو توی بخش های تخصصی انجمن با عنوان تاپیک مهم ایجاد کرده!

آیا از نظر شما همچین شخصی مناسب برای مدیریت هست؟ بذارید یک مثال دیگه بزنم: شما ساکن یک مجتمع مسکونی هستید، دو نفر از ساکنین داوطلب برای پذیرفتن مدیریت مجتمع هستن، یکی شدیدا منظم و سخت گیر و دیگری آشفته و بلاتکلیف!

شما کدوم رو انتخاب میکنید؟ آیا ترجیح میدید که هر کس هر جوری که دوست داره توی ساختمان رفتار کنه و ماشینش رو هرجایی که میخواد پارک کنه و شب ها سر و صدا راه بندازه؟ یا انتخاب میکنید که محوطه ای پاکیزه، مرتب، باغبانی شده، پارکینگ های مشخص شده و احترام و آرامش بر مجتمع حاکم باشه؟

باور کنید مدیریت کردن ساده هست اما صحیح مدیریت کردن دشوار و پشیمون کننده هست! من همیشه پشیمون شدم از مدیریت کردن، چرا که باید وقت و حوصله زیادی بذارم و زحمت بکشم اما در نهایت اکثریت افراد لایق نیستن و قدر نمیشناسن!

کافیه یک نگاهی به کانال تلگرام زرگیم با آدرس T.me/ZarGameOfficial بندازید، تا نظم و زیبایی، نگارش و ادبیات صحیح رو در قالب بندی پست های کانال ببینید! یا حتی پست هایی که میذارم رو ببینید که مثلا من چند روز قبل نسخه جنگ در محله چینی ها رو آپلود کردم و توی کانال گذاشتم، اونوقت یه نفر از اعضای کانال به من پیام داده و میگه حاجی چرا اینو گذاشتی توی بازار و اینا هستش که!

خب، خیلی ممنون از حمایت و روحیه دادن شما! ما زحمت میکشیم، وقت گران بهای خودمون رو رایگان و بدون هیچ منتی در اختیارتون میذاریم تا هیچ کاستی ای نداشته باشین اونوقت شما حتی ما رو لایق یک تشکر و خسته نباشید خشک و خالی هم نمیدونید! :)

بعضی افراد واقعا لایق همون مدیر مجتمع بی نظم و بی سواد هستن و لایق بهترین ها نیستن...!

برای زرگیم خیلی زحمت کشیده شده، نمیگم من زحمت زیادی براش کشیدم، هیچکس غیر از صاحب اصلیش یعنی "حسن" عزیزم براش زحمت نکشیده و از همینجا بهش خسته نباشید میگم که همیشه توی شرایط سخت و زمان محدودی که داشته تا حد توانش رسیدگی کرده و با روی خوش و لب خندون به بی لیاقت ها هم خدمت کرده، دمت گرم قهرمان! ♥

و یا علیرضا، برادر من، بهترین دوستم، کسی که همیشه و توی هر شرایطی در کنارم بوده و هرگز تنهام نذاشته، کسی تمام شما بهش مدیون هستید، اگر ادیتور هستید بدونید که مدیون علیرضا هستین و از اون یاد گرفتین! شاید اون مستقیم به شما یاد نداده، اما هر کسی که بهتون یاد داده، ریشه یادگیریش علیرضا بوده! و طبق معمول بی لیاقتی ها به روش اومده و افرادی که علیرضا مثل پدرشون بوده و همه چیز رو بهشون یاد داده بعدا اومدن و برای خودش شاخ شدن! که البته علیرضا هم همون شاخشون رو میشکنه و یه جاییشون فرو میکنه! پرچمت همیشه بالاست داداشی! ♥

در مورد خودم هم دیگه صحبتی نمیکنم، اونایی که میشناسن منو میشناسن اونایی هم که نمیشناسن، لازم نیست که بشناسن؛ همتون توی دل من جای دارین، ببخشید که زیادی صحبت کردم، یکم صحبت و درد دل برادرانه بود... ♥

اگر عرضی دارین حتما توی همین تاپیک بنویسین با جون و دل میخونم... ♥

آخر هفته خوبی داشته باشین... ♥

با احترام، مدیریت همیشگی وبسایت و انجمن بزرگ زرگیم - پارسا