haji_1001![]() haji_1001![]() تعداد ارسالي :363
عضويت :9 /9 /1397
تشکر :642
تشکر شده :515
|
داستان پسر جوانی که خدارا تمسخر کرد (واقعی)با سلام روزی چند پسر جوان میخواستن به سفر برن مادر یکی از پسر ها گفت (خدا به همراهتون) پسر جوان گفت:(جا نداریم میزاریمش صندوق عقب) با خدا بودند به از اینکه پسر این حرف رو زد ما همون ماشین موقع صفر تصادف میکنن ماشین کلا نابود میشه و پسر جوان میمیره ولی صندوق اون ماشین هیچ بلایی سرش نمیاد گفته شده که حتی توی صندوق تخم مرغ هم بوده و تخم مرغ ها هیچ بلایی سرشون نمیاد ولی سرنشینان مردند هیچ وقت قدرت خدارا دست کم نگیرید خدا (دور از جان ) میتواند همین الان هم شما را از پای درارد درور روز خوبی داشت باشید امید وارم مرگ این پسر جوان در خوبی برای کسانی باشد که خدا را تمسخر میکنند (استغفرلله) زنده باد انسانیت |
چهارشنبه 08 مرداد 1399 - 19:45
![]()
|
the_rz![]() the_rz![]() تعداد ارسالي :728
عضويت :1 /3 /1396
تشکر :818
تشکر شده :926
سن :19
|
داستان پسر جوانی که خدارا تمسخر کرد (واقعی)حقش بود |
پنجشنبه 09 مرداد 1399 - 18:48
![]()
|
morteza420![]() morteza420![]() تعداد ارسالي :577
عضويت :12 /2 /1393
تشکر :423
تشکر شده :1245
محل زندگي :روسیه
سن :20
|
داستان پسر جوانی که خدارا تمسخر کرد (واقعی)اینجا جای قصه سرای نیست +قفل ![]() |
پنجشنبه 09 مرداد 1399 - 19:08
![]() |